ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 |
ســــــــــــــــــرما خودرم فتیر.....چشمام باز نمیشه، بعد دو سال، سرماخوردگی اونم تو این وقت سال زشته...
۷-۸ اسفند حذف و اضافه دارم... میخوام یه ۴ واحد دیگه بگیرم کار آفرینی و کارگاه مبانی الترونیک،
هفته ی پیش رفتم دانشگاه -چهارشنبه از ۸ صبح تا ۸ شب کلاس دارم ولی فقط ریاضیش تشکیل شد اونم آقای مدبر اومد سر کلاس یه تو ضیح کوچیک داد و بد گفت برین... .
من و مینا هم که از صبح دنبال کارای یکی از دوستامون بودیم که کاری کنیم که مشروط نشه چون اگه مشروط میشد این ترمی اخراج میشد از دانشگاه ، به این استاد رو بزن به اون استاد رو بزن ، با اون سر کله بزن و خلاصه اعصاب خوردی....
یه چیزی فهمیدم از صحبت کردن با استادا و چند تا از کارمندای دانشگاه که آقای آموزش که توی آموزش هست رو هیشکی حساب آدم نمیکنه، وقتی داشتم شکایتشو میکردم مافوقش برگشت و گفت که اینو ولش کن در شان تو نیست که جوابشو بدی....اون اصلا آداب معاشرت بلد نیست....
آخی دلم خنک شد...
یه چیز دیگه کمالی کلاسمون برنامه نویسی گرفته ۱۶ ، الانم که واسه خودش کار دانشجویی گرفته تو آموزش، پسر باحالیه...
این هفته هم تا ۳ شنبه نمیرم دانشگاه،
وایییییییییییییییییی تب دارم...از چشام جای دماغم آب میاد....