ته نوشت:
۱. بخدا تو معدم شریک پیدا نکردم.
آقا جان ما یه غلطی کردیم و پست احمقانه رو نوشتیم هزارو یک شاکی پیدا کرد، یکی از این شاکیا توپش خیلی پر بود حرف مفت زیاد می زد، خلاصه کلام مجبور شدم دست به دامن عاشقه بشم و اینم جوابش . اول نوشته ی بد خاطر و بعد هم جوابش.
بدخاطر
یکشنبه 24 شهریور 1387 ساعت 17:43 |
fekr kon bad javab bede ta betouni ye javabe dorost bedi!!!
و اینم جوابش:
کلا باید عرض کنم جواب ابلهان خاموشیست. اما از اونجایی که منم یه جورایی احمقم (به دلایل ذکر شده ) تصمیم گرفتم جواب این ابله رو که ظاهرا از بدی خاطر و احوالات درونی رنج میبره رو بدم. خدا رو چه دیدی شاید افاده کرد. به هر حال راه های رسیدن بخدا زیاده .
عرضم خدمت شما دوست گلم اینکه من اول جواب اون چند تا ریتمیک رپتون رو بدم :
1- شما فرمودید تا حالا شده عاشق یه دختر بشی؟
جواب : بله شده ،اونم زیاد. قد موهای سرت .البت اگه کچل نباشی.پس کلا این شعر به من ربطی پبدا نمی کنه .چون در مورد اونایی هستش که اولین باره درگیری عشقی پیدا میکنن و اسیر شامبول درد مشین......و الی آخر
2-می خواین حرف بزنین که لک تر بشین؟شایدم رک تر؟
جواب: والا اونی که من میشنوم عرعره. حالا ما هم به سبق اینکه بچه روستاییم و از عوالم مال و مال رویان یه چیزایی تو سرمون میشه ، این طور برداشت کردیم که حضرت عالی جوتون زیاد شده و مشغول عر عر کردنید.علی هذا بنده خدمت صاحب وبلاگ که قربونش هم برم عرض کردم که چاره کار در دستان چاره ساز دامپزشک روستامون دکتر جلایی زاده است،اما ایشون از اونجایی که جزو بروبکس با کلاس شهری حساب میشن . التفات فرمودن خدمت الاغ عزیز و گفتند اندکی ملاتفت بخرج بدیم شاید رخصت داده شده علاج کار الاغ عزیز بشه. اما به هر حال ظاهرا جواب نداده. من پیشنهاد میکنم الاغ عزیز همراه با خانواده محترم تشریف بیارن تا ما علاوه بر اینکه به مداوای شما می پردازیم از گسترش جنون الاغی در فامیلتون هم جلوگیری کنیم. (البته اینا رو محض شفاف سازی خدمت مردم شریف عرض کردم و گرنه شما کارتون با چوب و شلاق راه میوفته و نیاز به پاره کردن گلو نیست )به هر حال نزدیک انتخابات و آدم باید حتی با حیوون جماعت هم با مهربونی برخورد کنه .
3-پیش خودم گفتم اینه یه عشق تاریخی ؟
جواب : خوب نه . من اصلا نگفتم این عشق تاریخیه. بر پدر دروغگو لعنت . اصلا درغگو سگه. هرچند فعلا شما الاغ زاده ای.چاره نیست باید با الاغیت سر کرد دیگه.ای خدا...
4-اما دافت با یه بچه مایه داره ؟، خواب دیدم؟
جواب :بخدا من خواب نبودم.خوابم ندیدم.من اصلا شبها خواب نمی بینم . میدونی چرا ؟ چون همش دارم به عشقم فکر مکینم، البته تقصیر هم نداری. خوب خری دیگه،خرم که عاشق بشه تو کار شومبول بازیه. از درد عاشقی که چیزی حالیش نمیشه.
ضمنا....آقا خره . اون بچه مایه داره خودمم دیگه. تو هنوز نفهمیدی ؟ الحق که خری!
5- والا من هیچ ربطی بین وب باز بودن و عاشقی نمی بینم.اینو انصافا واگذار میکنم به عقل خواننده گرامی وبلاگ. اصلا شما بیاین و نظر بدین.
اما من موندم خدایش تو با اون ثم های خوشگلت چطوری تایپ میکنی و خودتو وب باز میدونی؟ سخت نیست انصافا؟ ببین مثلا فکرشو بکن بخوای آی با کلاه رو بنویسی.......وای چه حالی میده نه؟ 2 تا ثمت رو میزاری رو کی بوردت ....
حالا میرسیم به چند تا نکته :
نکته 1: عزیزم شما خواهشا تو وادی رپ وارد نشو. اون موقع که ما با (یو 2) میرفتیم فضا و بر میگشتیم زمین، شما هنوز داشتی سر کوچه دختر خالت رو دید میزدی.منظورم سه سالگی دختر خالته. داداش هنوز خیلی مونده بخوای تو ریتم کله مار و بخوابونی.ما هم خوابیدیم هم خوابیدشو داریم دادا.!!!...
نکته 2 : از همون خواننده هم نقل شده که : که اگه رپ میخونه واسه اینه که چیزی تو دل داره و واسه تفریح نیست. خوب تویه خر که تفریحی جز چریدن نداری . پس میمونه که چیزی تو دل داری.خر خوشگلم خوب بگو دردتو .قربون اون چشای درشت و سیاهت بشم من. خودم واست یه خره خوب و ناز پیدا میکنم. اگه هم خر خوبی باشی و کم عرعر کنی و زیاد هم کار کنی واست یه اسب میارم که لا اقل بچتون قاطر در بیاد و اینقدر مثل تو چوب خریت رو تو سرش نزنن.
نکته 3: از شواهد و قرائن بر می آد که گله شما شدیدا دچار ازدیاد خر ماده و عدم تمایل خرهای مذکور به ایجاد مقاربت با ایشان ، شده. اینو من از حرفهاتون برداشت کردم که شدیدا خواهر و احیانا دیگر اناث مجرد فامیلتون(همون گله)دچار ترشیدگی اونم در حد فطیر شده. من ضمن ابراز تاسف برای خواهر و فامیل های چهار پای دیگتون آمادگی خودم رو جهت ارسال 10 فروند خر پیر نر از روستا مون اعلام میدارم.به هر حال خری که بار نمی کشه بهتر به عقد آبجی شما در بیاد تا اینکه گوشه بیابون اسیر گرگ بشه.
نکته 4 :عزیزم .خر خوشگلم. من آخر سر نفهمیدم. اگه عشق من که الهی قربونش بشم یه دافه, دیگه داف خوشگل که رو زمین نمی مونه. خدا رو شکر تونستم اونو از دست این همه پسرهای دورو برش بدزدم. بخدا مخ داف به این نازی و خوش قد و بالایی رو زدن کار هر کسی نیست.پدرم در اومد تا تونستم مخشو بزنم.(خر گاگول.....مخ یه مانکن رو زدم نه مخ آبجی ترشیدتو...اینو بفهم...)
پاورقی :
الف. دوست داری زینت چه رنگی باشه؟
ب. اگه خر خوبی باشی بهت هویج میدم.
ج. خدایا منو ببخش که با حیوونت اینقدر بد حرف زدم.بخدا دست خودم نیست عشق آدم رو کور و احمق میکنه.ببخشید از اینکه دارم به درد و دل خرت گوش میدم.آخه شنیدم حضرت یعقوب هم با گرگ بیابون صحبت کرد. به هر حال ما هم آدمیم.معجزه هم کار خداست.شاید ما هم پیغمبر شدیم.اگه پیغمبر شدم حتما از خدا میخوام واسه خواهرات چند تا خر نر کور بفرسته تا لا اقل ندیده یه حالی به خواهر و فامیل اناثت بدن.
ته نوشت:
1. بازم اگه جاهایی مبهم بود بگو تا برات رفع ابهام کنه.
۱. خسته شده بودم از تکرار
۲. قالبو عوض کردم با اینکه اصلا از این یکی خوشم نمیاد
۳. بهتر از هیچه
۴. گشنمه شدید
هیچ خبری نیست. اما فکر کردم از اونجایی که بی خبری خودش یه خبره و از اونجایی که در اوج بی خبری یه خبر چرت میتونه خبر داغی بشه با خودم گفتم که شما رو از این خبر داغ بی نصیب نزارم که بابا :
هیچ خبری نیست
پا ورقی :
۱- خبری نیست !
۲- دلم تنگیده واسه یکی !
۳- به تو چه که اون کیه ؟
۴ - بی شرف فحش بدیه. با ادب سعی کن دیگه استعمالش نکنی چون مثل چیزه و معتادش میشی.
۵- آشغال خبری نیست. چرا گیر دادی؟
آخر نوشت:
1. این مایعش بود واسه جامدش فردا تشریف بیارین
سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت سرها در گریبان است/ کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را/ نگه جز پیش پا را دید نتواند/ که ره تاریک و لغزان است/ وگر دست محبت سوی کس یازی ،به اکراه آورد دست از بغل بیرون/ که سرما سخت سوزان است.../ نفس کز گرمگاه سینه میآید برون/ ابری شود تاریک،/ چو دیوار ایستد در پیش چشمانت/ نفس کاین است، پس دیگر چه داری چشم/ ز چشم دوستان دور یا نزدیک.../ مسیحای جوانمرد من ای ترسای پیر پیرهن چرکین/ هوا بس ناجوانمردانه سرد است... آی/ دمت گرم و سرت خوش باد/ سلامم را تو پاسخ گوی... در بگشای/ منم من میهمان هرشبت لولی وش مغموم/ منم من سنگ تیپا خورده رنجور/ منم دشنام پست آفرینش، نغمه ناجور/ نه از رومم نه از زنگم، همان بیرنگ بیرنگم/ بیا بگشای در بگشای... دلتنگم/ حریفا، میزبانا، میهمان سال و ماهت پشت در چون موج میلرزد/ تگرگی نیست، مرگی نیست.../ صدایی گر شنیدی قصهی سرما و دندان است،/ من امشب آمدستم وام بگذارم، حسابت را کنار جام بگذارم/ چه میگویی که دیگه شد، سحر شد، بامداد آمد/ فریبت میدهد بر آسمان/ این سرخی بعد از سحرگه نیست/ حریفا گوش سرمابرده است این/ یادگار سیلی سرد زمستان است/ و قندیل سپهر تنگ میدان/ مرده یا زنده/ به تابوت ستبر ظلمت نه توی مرگ اندود/پنهان است/ حریفا رو چراغ باده را بفرو/ که شب با روز یکسان است.../ سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت/ هوا دلگیر/ درها بسته/ سرها در گریبان/ دستها پنهان/ نفسها ابر/ دلها خسته و غمگین/ درختان اسکلتهای بلورآجین/ زمین دل مرده ،سقف آسمان کوتاه/ غبارآلوده مهر و ماه/ زمستان است... .
ته نوشت:
1. حرفام تو دلم مونده نمی دونم چه جوری بریزمشون بیرون کافیه بگم تا به قبای یکی بر بخوره و فوری واسم قانون بکشه بیرون که می تونم ازت شکایت کنم و از این حرفا... همه حرفامو تو این زدم تمومه کسایی که این مدت از حالم خبر دارن میفهمن که چیا اومده سرم ولی مهم نیست بالاخره منم خدایی دارم و خدا هم یادش میوفته که منم هستم اون پایین.
2. تو این بیداد پهناور تو این شبراهه سرتاسر نه یک دست و نه یک آغوش نه یک سنگ ونه یک سنگر پناهی نیست جز آواز رفیقی نیست جز دیوار کجایی ای چراغ عشق منو از سایه ها بردار
3. آنقدرگفتنی واسه گفتن دارم که نه کسی وقت شنیدنشو داره نه حوصلشو.....درغیر این دو صورت هم مطمئنا براشون فرقی نمیکنه که بگم یا نگم
ته نوشت:
۱. تا حالا ابه جوش ۱۰۰ درجه خوردی؟
۲. خیلی حرف دارم واسه گفتن ولی اینجا دیگه امن نیست
۳. خدایا مطمئنی داری منو میبینی؟؟؟ یه ذره فکر کن.....من که داره شکم میبره....