ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 |
اون وقته که میشینی برای خودت فرضیه میسازی و هی صغری کبری می چینی ... اما به هیچ نتیجه ای نمی رسی ... اینجور وقتها من میگم خودتون رو خسته نکنید ... یه روزی ... یهو از یه جائی ... از یه کسی که اصلا انتظارش رو ندارین سئوالت جواب داده میشه ... اون وقته که آروم میشی ... حتی ممکنه جوابت ٬ چیز نا خوشایندی باشه ها ... ولی چون دیگه مجبور نیستی با اون سئوال زندگی کنی آروم میشی ... می خوام بگم ... حقیقت ٬ جواب سئوالهای زندگیتون نیست ... حقیقت ٬ انتظاریه که باید برای پیدا کردن جوابهاتون تحملش کنید ... بعضی وقتها خیلی طولانی میشه خودمم می دونم ; ولی مطمئن باشید جواب ٬ یه روزی خودش میاد سراغتون ... باورم کنید .
ته نوشت:
1. کتاب اول زبان و تموم کردم، امروز روز اول کتاب دوم بود.
2. استادمون از ترم دیگه باهامون نیست.
3. دوست ندارم اون نباشه، خیلی دوسش دارم.
۴. تو ادامه مطلب یه دعوتنامه هست که صبحی واسم ارسال شده بود. کف کردم دیدم. آخه منو چه به این حرفا....