وقتیـــ آسمانــــ بهـ زمینـ میچسبد

وقتیـــ آسمانــــ بهـ زمینـ میچسبد

اینجا، جیغ از جفنگیات ، خزعبلات ، تفکرات خود می نویسد!
وقتیـــ آسمانــــ بهـ زمینـ میچسبد

وقتیـــ آسمانــــ بهـ زمینـ میچسبد

اینجا، جیغ از جفنگیات ، خزعبلات ، تفکرات خود می نویسد!

ایـــــ کاشــــــــــ


ﮐﺎﺵ ﮔﺎﻫﯽ ﻣﺮﺩ ﺑﻮﺩﻡ
ﻣﯽ ﺷﺪ ﺗﻨﻬﺎﯾﯿﻢ ﺭﺍ....
ﺑﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺑﯿﺎﻭﺭﻡ
ﺳﯿﮕﺎﺭﯼ ﺩﻭﺩ ﮐﻨﻢ ﻭ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﻧﮕﺎﻩ ﻫﺎﯼ ﻣﺮﺩﻡ
ﻧﺒﺎﺷﻢ
ﮐﺎﺵ ﮔﺎﻫﯽ ﻣﺮﺩ ﺑﻮﺩﻡ
ﻣﯽ ﺷﺪ ﺷﺎﺩﯼ ﺍﻡ ﺭﺍ....
ﺑﻪ ﮐﻮﭼﻪ ﻫﺎ ﺑﺮﯾﺰﻡ....
ﺑﺎ ﺻﺪﺍﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﺑﺨﻨﺪﻡ...
ﻭ ﻫﯿﭻ ﻣﺎﺷﯿﻨﯽ.....
ﺑﺮﺍﯼ ﺳﻮﺍﺭ ﮐﺮﺩﻧﻢ....ﺗﺮﻣﺰ ﻧﮑﻨﺪ
ﮐﺎﺵ!!!!!!....

یه کارمند بی پول

پست با کمی تاخیر ...


بعد از دو هفته در بستر بیماری بودن، میتونم روی پاهام وایسم و دوره ی نقاهت رو می گذرونم ، هرچند که هنوز آثار بیماری کامل برطرف نشده ، دوباره برگشتم به اتاقم تو محل کارم، دلم براش تنگ شده بود. برای میزم و کامپیوترم و موشهای اتاقم... چند روزی درگیر استعلاجیم بودم که دفتر تهران حاضر نبود کارمو انجام بده و میگفت که خودت باید بیای و هی از اونا انکارو از من اصرار که کار کشید به تهدید از جانب من که اگه انجام ندین شکایت میکنم بیمه و ... مدیر پروژه اروم شد و گفت باشه ، انجامش میدم. 

هنوز دارو مصرف میکنم و فردا باید برم بیمارستان برای یه سری پیگیری های دیگه برای بیماریم.

هنوز از حقوق خبری نیست و فعلن باید سماق بمکیم، البته همه کارمندا قرار گذاشتن که یه روزو نیان شرکت و کارگاه رو تعطیل کنن و ببینن که آیا حقوقی میاد یا که نه!

واسه ترم تابستون انتخاب واحد کردم و امیدوارم که خودمو مجبور کنم کمی جدی تر به درسم فکر کنم و بیشتر آییندمو جدی بگیرم. 

شروع کردم به کنترل خشمم و ورزش کردن، البته دیگه حوصله ایی نمونده واسه عصبانی شدن و داد زدن و بحث کردن، ترجیح میدم سکوت کنم، بگم باشه، تو راست میگی . . . میخوام زودتر سرو ته یه مسئله بسته بشه و ادامه پیدا نکنه، و این ورزش هم باعث شده که اروم تر بشم و تو روحیه م تاثیر مثبتی داشته و خوشحالم از این موضوع.




دردم را به که بگویم ... خدای من ؟!!! 

از کدام درد بنالم خدای من ؟!!!

هر بار موضوعی باید باشه که آزارم بده ، موضوعی که بی دلیل به من نسبت داده بشه،

باز باید چوب کاری رو بخورم که انجامش ندادم.

هیچ گاه

هیچ وقت


یارش کو؟ نگارش کو؟

کو یارم یارم کو
نازنین نگارم کو
برده او قرارم کو
کو . . .

شمع شام تارم کو
جلوه بهارم کو
بی رخش نزارم کو
کو . . . 

ناز او یک سو غمم یک سو
کرده ما را عاشقی جادو

هر که را بینم بپرسم کو
کو... 

کو یارم یارم کو...


*تا الان با این آهنگ فقت آقای علی موسا زاده و عادل آهنگ نداده بودن بیرون که به حمدالله این امر اتفاق افتاد . . . موفق باشند انشالله

چه خوبه آدم همـیشـه یـارش کـنـارش بـاشه

هستند لحظاتی که اون بی اجازه میاد تو ذهنت و ذهنتو پُر میکنه از وجودش ، خاطراتش،  و بی اختیار یه لبخند میاد روی لبت و همون موقع یکی میاد مُچت رو میگیره و میگه که هی میخندی? چیه؟ بگو تا ما هم بخندیم و تو می مونی که چی بگی در جوابش

من عاشق اون لحظه هام، با فکر کردن به اون لبخند بزنم و امیدوارم شم به زندگیم . . . 

.

.

.

من عاشق ِ این دلداده گیم . . .

منـِ دلداده

و من تردید داشتم که با نبودنت آرام می شوم یا با بودنت خوشبخت؟

و حتی شک داشتم که آرامش را می خواهم یا خوشبختی را!

و هنوز دست و پا میزنند

ذهن خسته ام...

قلب درمانده ام...

چشمان بهت زده ام ...

حرف هایم این روزها سر و ته ندارد!

.

.

.

ولی من این را خوب می دانم که دلم فقط تو را می خواهد و قلبم فقط در کنار قلب تو آرام می گیرد.

 و  وقتیـ  کهـ عشقـ برایـ نجات یک رابطه پا بهـ میدانــ جنگـ میـ گذارد. . . 



عشق احساسی ست از عمق وجود،  که خدا اونو برای مواقعی تبعیه کرده که منطق از کار می افته و دل هم قدرت جوابگویی به فرمان های عقل را نداره و تنها عشقه که میتونه عقل رو راضی کنه به اطاعت امر .