وقتیـــ آسمانــــ بهـ زمینـ میچسبد

وقتیـــ آسمانــــ بهـ زمینـ میچسبد

اینجا، جیغ از جفنگیات ، خزعبلات ، تفکرات خود می نویسد!
وقتیـــ آسمانــــ بهـ زمینـ میچسبد

وقتیـــ آسمانــــ بهـ زمینـ میچسبد

اینجا، جیغ از جفنگیات ، خزعبلات ، تفکرات خود می نویسد!

یاران چه غریبانه ، رفتن از این خانه....



پیامبر وقتی دید توی مکه نمی تونه راه به جایی ببره ، کوچ کرد رفت مدینه ...

ماهم تصمیم گرفتیم کوچ کنیم ...




سامورایی مهربان

 6 نفر بودن که باید کشته میشدن... مدتها بود تو انتظار بودم که بکشمشون... خسته م کرده بودن، حرف شنویشون رسیده بود به -0- ...

خلاصه اینکه بعد دو هفته دیشب دوتا شمشیرکش قهار پیدا کردم و فرستادم سراغشون...  امروز قراره برم ببینم چی ساختن ازشون ... دیشب که تیکه تیکه شده بودن ...