"زن
از دیدگاه دکتر علی شریعتی"
زن عشق می کارد و کینه درو می کند ...
دیه اش نصف دیه توست و مجازات زنایش با
تو برابر ...
می تواند تنها یک همسر داشته باشد و تو
مختار به داشتن چهار همسرهستی ...
برای ازدواجش در هر سنی اجازه ولی
لازم است و تو هر زمانی بخواهی به لطف قانونگذار می
توانی ازدواج کنی ...
در محبسی به نام بکارت زندانی است و تو
...
او کتک می خورد و تو محاکمه نمی شوی
...
او می زاید و تو برای فرزندش نام
انتخاب می کنی ...
او درد می کشد و تو نگرانی که کودک
دختر نباشد ...
او بی خوابی می کشد و تو خواب حوریان
بهشتی را می بینی ...
او مادر می شود و همه جا می پرسند نام
پدر ...
و هر روز او متولد میشود؛ عاشق می
شود؛ مادر می شود؛ پیر می شود و میمیرد ...
و قرن هاست که او عشق می کارد و کینه
درو می کند چرا که در چین و شیارهای صورت مردش به جای
گذشت زمان جوانی بربادرفته اش را می بیند و در قدم های
لرزان مردش، گام های شتابزده جوانی برای رفتن و درد
های منقطع قلب مرد سینه ای را به یاد می آورد که تهی
از دل بوده و پیری مرد رفتن و فقط رفتن را در دل او
زنده می کند ...
و اینها همه کینه است که کاشته می شود
در قلب مالامال از درد ...
و این، رنج است.
|