وقتی میاد خونمون از اول حیاط داد می زنه زن واسم بادکنک بیار، سی دی بیار که من اومدم م م م م و با صدای بلند می پره تو خونمون و یا دوچرخه شو میاره می گه بپر بریم چرخ بزنیم زن ن ن ن وقتی واسش فیلم میزارم که ببینه بهم می گه آفرینن ن ن به این می گن زن.... جمعه تولد 8 سالگیش بود.
ته نوشت: 1. امیرمحمد واقعا کودک درونه منه که به صورت یه موجود زنده کنار من زندگی می کنه و بهم یادآوری می کنه که دنیا اونقدرام که فکر می کنم زشت نیست. 2. وقت گذروندن با اون واقعا مفرحه. 3. دوسش دارم خیلی زیاد. |