میشکا بیدار شو پاشو بامن حرف بزن

همسترمون میشکا رسمن مرد، کلی گریه کردمو ابجیم ضجه می زد و صداش می زد

دردناک تر این بود که نفس های آخرشو تو دستای آبجیم کشید.

از اینا بگذریم تنها چیزی که فکر منو خیلی مشغول کرده اینه که اگه منم بمیرم آبجیم اینقدر واسم ضجه می زنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟