دارم میرم....

دارم میرم شیراز......
دل همتون بسوزه.......

چه کیفـــــــــــــــــــــــــــی میده سرمـــا........


میرم دوستامو ببینم......

فکر رفتنش خیلی قشنگه ولی بدترین قسمت این فکر اینه که باید سوغاتی بخرم.......

فکرش شده واسم کابوس.....کاش مجبور نبودم.....

(دیدی بعضیا با چه ذوق و شوقی واسه تمام فک و فامیل و دوستان و آشنایان و ... سوغاتی میخرن....
همینان که همه رو طمع کار میکنن. اونوقت یکی مث من که این کار از شب اول قبر هم دردناک تره واسش باید چه خاکی بریزه تو سرش؟!!!.....)

okمن برم ..ساعت 7 شب بلیط دارم....
بازم میگم دلتــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــون بسوزه....