6 نفر بودن که باید کشته میشدن... مدتها بود تو انتظار بودم که بکشمشون... خسته م کرده بودن، حرف شنویشون رسیده بود به -0- ... خلاصه اینکه بعد دو هفته دیشب دوتا شمشیرکش قهار پیدا کردم و فرستادم سراغشون... امروز قراره برم ببینم چی ساختن ازشون ... دیشب که تیکه تیکه شده بودن ...
|