ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 |
وقتی میاد خونمون از اول حیاط داد می زنه زن واسم بادکنک بیار، سی دی بیار که من اومدم م م م م و با صدای بلند می پره تو خونمون و یا دوچرخه شو میاره می گه بپر بریم چرخ بزنیم زن ن ن ن وقتی واسش فیلم میزارم که ببینه بهم می گه آفرینن ن ن به این می گن زن....
جمعه تولد 8 سالگیش بود.
ته نوشت:
1. امیرمحمد واقعا کودک درونه منه که به صورت یه موجود زنده کنار من زندگی می کنه و بهم یادآوری می کنه که دنیا اونقدرام که فکر می کنم زشت نیست.
2. وقت گذروندن با اون واقعا مفرحه.
3. دوسش دارم خیلی زیاد.