ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 |
دلم واسه اون دزد بدبختی که عینک آفتابی درب و داغون چرکی کرو کثیف پر خشِ منو دزدید، می سوزه. خدا خیرش بده همش تو فکر این بودم که چه بهانه ای بیارم و عینکمو عوض کنم. ولی با این وجود خیلی گشنه بوده.
می دونم با اینکه به کاهدون زده و یه عینکی برده که دیگه تفاله هاش مونده بود حتی انتی رفلکسش هم دیگه کار نمی کرد و سوخته بود و بازم خاک تو سره گشنه ش کنه.
مملکته داریم؟
تو بانک بودم فقط 30 ثانیه رومو چرخوندم طرف متصدی باجه و برگشتم سمت عینکم، برده بودنش، فکر کن چقدر طرف گشنه ی یه عینک کرو کثیف بوده.
ته نوشت:
1. خاک تو سرش گشنه، عینک کهنه و بدردنخور برد
2. گدا گشنه ی بدبخت
3. ایشالله همین عینک کرو کثیفم شیشه ش تو چشت خورد بشه بفهمی مال حروم خوردن یعنی چی؟ مال یتیم می بری؟!!!( با معذرت خواهی از مامان و بابای گرامی)