وقتیـــ آسمانــــ بهـ زمینـ میچسبد

وقتیـــ آسمانــــ بهـ زمینـ میچسبد

اینجا، جیغ از جفنگیات ، خزعبلات ، تفکرات خود می نویسد!
وقتیـــ آسمانــــ بهـ زمینـ میچسبد

وقتیـــ آسمانــــ بهـ زمینـ میچسبد

اینجا، جیغ از جفنگیات ، خزعبلات ، تفکرات خود می نویسد!

ایران مال منه


نقشه ایران رو زدم به دیوار اطاقم و تمام شهرهایی که میتونم برم رو نقطه گذاری کردم. با خودم گفتم کاری میکنم همه همکارا، ایران رو با من بشناسن و تو شرکت حرف اول همه من باشم . 



بیست و هفتم آبان نود و دو

من خوب یادمه

شاید اون هم خوب یادش باشه

اما من آخر راهو می دیدم ...

....

امروز آخر اون راهه....

با زندگیت نساز ... زندگیتو بساز


تصمیم دارم به قله برسم


طول عمر ما،
سن و سال ماست.
عرض عمر ما،
قیل و قال ماست.
ارتفاع عمر ما،
پَر و بال ماست.
حجم عمر ما،
کمال ماست.
انتخاب کن عزیز....



ته نوشت:
1. یه نقشه ایران رو خریدم و تمام نقاطی که میخوام برمو رنگی کردم و زدم به دیوار اتاقم. 
2. شعر از مجتبا کاشانی بودش

روز جهانی مون مبارک

بلاخره یه روزی هم هست توی دنیا جز روز تولدمون که واسه ماهاست.  و اونم  روز جهانی چپ دستها هست. به خودم تبریک میگم و حس غرور بهم دست داده....


مارکوپلو شدن در آینده ایی نزدیک

از حالا استرس ۷شهریور رو دارم ...تهران ...

باید روش تمرکز کنم و توی جلسات نهایت تلاش رو از خودم نشون بدم , چون بعدش قراره اراک, رشت ، سرپل ذهاب ، مشهد رو داشته باشم  و بعدش میخوام برگردم سمت جنوب و  رو نی ریز و استهبان کار کنم ، اونجا دوستانی دارم که بهم اعتماد دارند و منو پدیرفتن،

شاید همین موضوع باعث شه که بقیه همکارامم(اونایی که باهام کار میکنن) به خودشون بیان و بجنبن، رفتن توی خواب خرگوشی و شدن مورون...


امان از همکار بد با طرز فکرگُهی

با بودن یکی ازهمکارام درک کردم که واقعن از روی ظاهر(رفتار و قیافه) ادما نمیشه به باطنشون پی برد و شناختشون که توی خلوتشون چه شکلی ان،  بنا به دلایلی اون روی سکه ی شخصیت یکی از همکارا که بین بچه ها آدمی مودب، خوش صحبت، خوش نیت، مثبت با نگرش عالی و رو به رشد شناخته میشد رو دیدم (البته میشه گفت دیدیم من و یکی دیگه از همکارا) که برای من غیرقابل هضم و غیر قابل تصوره که یک ادم تا چه حدی می تونه نمک به حروم و متظاهر باشه

فردی ست به شدت بی ادب، پرتوقع، عیب جو، بی هنر، به معنی واقعی کلمه دروغگو و قدر نشناس که پشت سر همه ی بچه هایی که بدون هیچ چشمداشتی و با عشق بهش کمک میکنن تا توی کارش موفق باشه حرف میزنه و بدگویی میکنه و فحش میده .

وقتی که داشتیم می شنیدیم که اون داره پشت سرمون چیا میگه اصلن باورمون نمیشد که یک فرد چقدر می تونه وقیح باشه که بخنده باهات هم صحبتت باشه هم سفره ت باشه هم نمک باشه بعد پشت کنه و بدت رو بگه اونم دروغ بگه و به دروغ هاش اصرار بورزه.

نمیدونم این رفتارهاش از روی نادانی ش هست یا ذات خرابش یا جنس خرده شیشه دارش یا حسادت اینکه بقیه موفق تر از اون هستن و اون عرضه رقابت نداره ....

هر چی هست فحشش مال ما شد ...