وقتیـــ آسمانــــ بهـ زمینـ میچسبد

وقتیـــ آسمانــــ بهـ زمینـ میچسبد

اینجا، جیغ از جفنگیات ، خزعبلات ، تفکرات خود می نویسد!
وقتیـــ آسمانــــ بهـ زمینـ میچسبد

وقتیـــ آسمانــــ بهـ زمینـ میچسبد

اینجا، جیغ از جفنگیات ، خزعبلات ، تفکرات خود می نویسد!

یه سوتی...

قبلا گفتم که خوابگاهمون کافی نت دار شده....

دوتا هم مسئول داره....که از کامپپوتر فقط...نه هیچی بلد نیست حتی خاموش کردنشو...

یه شب مسئول کافی نت با کمک مسئول خوابگاه و سر پرست خوابگاه

پشت سیستم سرور نشسته بودن و ادعای چیز فهمیشون میشد...

می خواستن سرور و خاموش کنن...سیستم هی ریست میشد و خاموش نمیشد...

اومدن منو صدا کردن و گفتن که سیستم خراب شده و همش رست میشه و خاموش نمیشه...

ما هم اومدیم ببینیم چی شده....وقتی که دیدم چرا خاموش نمشه....

می خواستم بپُکم از خنده....

سیستم رو، رست تنظیم بود و هر وقت که اونا اوکی میکردن، سیستم رست میشده...

طفل کیاااا...جام  کرده بودن ....

یه شب دیگه....

این کیبورد هایی که جدیدا خریدن...وسط کار یهو هنگ میکنن و تا سیستم و خاموش روشن نکنی، کیبورد کار نمی کنه....

بار اول که اتفاق افتاد مسئول کافی نت میخواست، ویندوز رو عوض کنه... و بار دوم هم به اون دختره که پشت سیستم بود...گفت:

تو دیگه حق نداری بیای اینجا .....

میزنی سیتم ها رو داغون میکنی.....

 

 

بخدا من ادعای دونستنم نمیشه....فقط اینو میخوام بگم که اگه چیزی بلد نیستی،  بپرسی چیزی ازت کم نمیشه...

بلد هستی ادعا کن....ولی اگه بلد نیستی ادعا کنی ...چیزی جزء ضایعگی واسه خودت نداره...

حالا از ما گفتن بود....