-
دی
24 دی 1396 23:08
-
آذر
26 آذر 1396 22:58
هنوزم تو شبهات اگه ماهو داری من اون ماهو دادم به تو یادگاری
-
آبان
22 آبان 1396 22:52
تو آسمون زندگیم ستاره بوده بی شمار اما شبای بی کسی یکی نمونده موندگار یکی نمونده از هزار ستاره های گمشده هر شب من هزار هزار اما همیشگی تویی ستاره ی دنباله دار یکی نمونده از هزار ای آخرین ، تنهاترین آواره ی عاشق هر شب عمرم همراه با من ستاره ی عاشق
-
مهر
16 مهر 1396 19:54
زلف را حلقه مکن تا نکنی در بندم طره را تاب مده تا ندهی بر بادم...
-
شهریور
15 شهریور 1396 19:38
مشگلی پیش اومده داداش؟!!!
-
مرداد
14 مرداد 1396 19:16
-
تیر
6 تیر 1396 12:29
دریا به وقت باد سُهیلی
-
خُرداد
23 خرداد 1396 11:16
نفسم گرفت ازین شب در این حصار بشکن در این حصار جادویی روزگار بشکن چو شقایق از دل سنگ برآر رایت خون به جنون صلابت صخره ی کوهسار بشکن تو که ترجمان صبحی به ترنم و ترانه لب زخم دیده بگشا صف انتظار بشکن سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی؟ تو خود آفتاب خود باش و طلسم کار بشکن بسرای تا که هستی که سرودن است بودن به ترنمی دژ...
-
اُردی بهشت
31 اردیبهشت 1396 22:09
روزا میان و میرن اما تو بعد از یه سری اتفاق ها هیچ وقت اون آدم قبلی نمیشی ...
-
فروردین
12 فروردین 1396 18:07
دیروز رفتم که راضی ش کنم سیزده به در همراه ما بیاد بریم خارج شهر، بچه هاش گفتن ما که جرات نداریم ، رفتم پیشش تو حیاط هم قدمش شدم و صحبت کردیم و درددل کرد و حرفها زد و من شنیدم و باهم درختا و گلهای حیاطو آب دادیم، تو مسیر برگشت به خونه بهش گفتم باید با ما بیای سیزده به در نگاهی کرد و قهقه زد با تعجب نگاهش کردم. گفت اگه...
-
اسفند دوستداشتنی
29 اسفند 1395 10:49
همیشه اسفند رو دوست داشتم، اینقدر برات مشغله آفرینی میکنه که تا به خودت میای میبینی سر سفره عید نشستی و سال تحویل شده
-
کاسب های قلدر
30 بهمن 1395 11:48
همیشه با خودم فکر میکردم و نقشه ها میکشیدم در مورد دکور و چیدمان خونه خودم که چنین کنم چنان کنم، کلی ایده ، کلی طرح بکش و رنگها رو با هم ست کن و فیلان و فیلان .... آخرش در عمل اولش معمار گند میزنه بعد برق کار بعد لوله کش بعد سرامیک کار بعد گچ کار بعد کابینت کار و الی آخرررررررر وقتی هم که از طرز کارشون ایراد میگیری...
-
تجربه زندگی دونفره
7 بهمن 1395 23:37
حس قشنگیه وقتی ببینی یکی از ته دل دوستت داره و برای خوشحال کردنت از هیچ کاری دریغ نمیکنه امروز رسما نامزد شدیم و میریم که خونه عشقمون رو بسازیم
-
بهمن همیشه موندگار
5 بهمن 1395 11:29
قراره مهمترین اتفاق های زندگیم تو این ماه بیوفته تصمیم بزرگ و از نظر خودم سختی گرفتم کلا استرس دارم و همه میگم خدایا خودت بهترین ش رو برام بساز
-
تجربه جدید
20 دی 1395 11:41
خب تو شرکت جدید مشغول به کار شدم یه دوره دو روزه واسه یاد گیری رفتم کرمان و تجربه ی خوبی بود، شناخت نسبتا خوبی راجع به بچه ها پیدا کردم، روحیات منا و سمیه رو فهمیدم، فهمیدم حرف دلاشون چیه ، اینکه درگیری ذهنی منم درگیری اونا هم بوده، فهمیدم البته هر کدوم ساز خودشون رو میزنن و از بخت بد هم چه بدآوازه هم.ن بینابین آموزش...
-
دی عزیز تر از جان
5 دی 1395 12:09
چند روزی هست که درگیر کلاسای آموزشی کار جدید هست م و تمام ساعت هام پره، با دقت گوش میدم و نُت برداری میکنم، تولد مامان هم هست و گیر انتخاب کادو اون هم هستم امسال دی ماه عزیزتر هم شده واسه م چون علاوه بر تولد خود مو مامان تولد یه اتفاق جدیده واسه م بعد میگن چه اتفاقی
-
آذر پر صدا
8 آذر 1395 11:08
خوبی خودم اینه که حرف دلمو باید بزنم و تا وقتی نزدمش نمیتونم از فکر اون مثله بیام بیرون، وقتی خبر از تغییر شد و جلسه گرفتن که بهم مثلا خبر و بگن بهشون گفتم من دیگه نمیخوام با شما کار کنم، متاسفم اعتماد ندارم بهتون قیافه ی همه شون جالب بود، از همه انتطار شنیدن این حرفو داشتن جز من، گفتم من خسته شدم و میخوام سرم به کار...
-
آخه چرا روز اولتونو یادتون میره
25 آبان 1395 10:49
وقتی وارد این کارم شدم بهم گفتن که اینجا فوت کوزه گری نداریم و هرچی یاد گرفتی و باید به بقیه یاد بدی، ما هم گفتیم چشم اما بعد که رفتیم تو کار دیدیم ای بابا فقط این چیزا واسه ما بوده، و خیلیا خسیس ن سر دو کلوم اطلاعات دادن بهمون، خلاصه منم چندتا از دوستا و فامیلمو که کار میخواستن معرفی کردم که دوتاشون هنوز دارن کار...
-
بازم چهارم آبان
4 آبان 1395 10:47
تولد خواهرمه و هرچی بهش گفتم کادو چی میخوای هیچی نگفت و منم همون کیفی که یک ماه قبل بهش داده بودم و قرار بود پولشو بده و نداده بود رو کادو کردم و قراره بدم بهش
-
منِ سرگردون
28 مهر 1395 13:52
وقتی از ترس هام و دل نگرانی ها و اشتباهاتم می نویسم ، همیشه یه ترس پشتش هست که مبادا نامحرمی بدونه، می سوزونمشون و زار زار گریه شون میکنم