-
خودت را دوست داشته باش
13 مهر 1395 13:48
به دوره تخصصی پوست و مو می رویم، بلکه روحمان ارضا شود ...
-
ره آورد سفر به پایتخت
5 مهر 1395 13:40
این چند روز ذهن و فکرم خیلی درگیره بعد همایش ی که داشتیم تصمیم گرفتم شرکتمو عوض کنم، چیزهایی که اونجا برام ناخواسته پیش اومد منو مصمم کرد که اینجایی که هستم نمیتونه منو به اون خواسته هام برسونه، سرناسازگاری گذاشتنم شروع شده و با همه چی لج میکنم ، از همه چی ایراد میگیرم . تمرکزم سخت شده، دو شغله بودن واقعا در توان من...
-
مارکوپلو هستم
22 شهریور 1395 10:59
اگه بگم کارمو چون سفر توش زیاد داره دوست دارم دروغ نگفتم، اصلا یکی از علت های انتخابم همین بود، عرق رسیدن خشک نشده دوباره عازمم واسه یه شهر دیگه اینبار پایتخت من خوشحالم، قراره کلی دوست ببینم، کسایی که سالهاست باهاشون دوستم و کار میکنم اما ندیدمشون تا الان، برام مث هندونه سربسته می مونن، هم شوق دارم و هم کنجکاوی...
-
شهری از جنس زندان آزکابان
7 شهریور 1395 09:27
دو روزی مهمان نی ریز بودم، خاطراتی تلخ و شیرین برام زنده کرد اصلا نمیتونستم هضم کنم این شهر هنوزم همون شهری بود که پشت سر گذاشته بودمش، تفکر مردمش ذره ایی تکون نخورده بود. تصمی گرفتم واسه یکبار هم که شده اینجا خودم باشم و همرنگشون نشم، بزارم این دو روز بگذره و من لذت بودن در هوای پاکش رو ببرم فقط، قطعا بودن در کنار...
-
سفر کردم که از یادم بری تو
1 شهریور 1395 00:26
همیشه وقتی حرفی از سفر میاد من ناخوادآگاه استرس میگیرم و دل شوره میاد سراغم با اینکه میدونم هیچ اتفاق بدی در راه نیست فردا عازم سفری کاری هستم همراه با بهترین همکارام اونم به شهری که هیچ وقت فکرشو نمیکردم برگردم بهش....
-
علف هرز رو نابود کن
24 مرداد 1395 15:38
همه ی آدمها خوبن، بد نداریم و فقط گاهی خوبی بیش از حد به شخصی باعث میشه خیال ورشون داره که این لطف مکرر وظیفه ست و همین خوبی بیش از حد، از اونا علف هرزی می سازه که ریشه در زمینی ندارن و منبع تغذیه اونا میشه زندگی ما... می پیچن دورت و تار می تنن و می مکننننننن از شیره جوون و همیشه هم طلبکار که چرا کمه!!! تنها راه...
-
به بهانه روز دختر
14 مرداد 1395 17:01
دلم برای دخترانه های وجودم تنگ شده برای شیطنت های بی وقفه، بیخیالی های هر روزه، ناز و کرشمه های من و آینه خنده های بلند و بی دلیل، برای آن احساسات مهار نشدنی، حالا اما، دخترک حساس و نازک نارنجی درونم چه بی هوا این همه بزرگ شده! چه قدی کشیده طاقتم! ضرباهنگ قلبم چه آرام و منطقی میزند! چه شیشه ای بودم روزی، حالا اما به...
-
زندگی...
20 تیر 1395 16:51
زندگی، برگ بودن در مسیر باد نیست؛ زندگی، امتحان ریشه هاست؛
-
یک تیرماه نود و پنج
1 تیر 1395 16:33
تصمیم گرفتیم مثل خیل عظیمی از هموطن های جو زده عزیزمان فوق لیسانس خود را در رشته مدیریت منابع انسانی بگیریم ... به هر حال زشته بقیه داشته باشن و من نداشته باشم ....
-
من رسماً از بزرگسالی استعفا می دهم
28 خرداد 1395 14:20
بدین وسیله من رسماً از بزرگسالی استعفا می دهم و مسئولیتهای یک کودک هشت ساله را قبول می کنم . می خواهم به یک ساندویچ فروشی بروم و فکر کنم که آنجا یک رستوران پنج ستاره است . می خواهم فکر کنم شکلات از پول بهتر است، چون می توانم آن را بخورم ! می خواهم زیر یک درخت بلوط بزرگ بنشینم و با دوستانم بستنی بخورم . می خواهم درون...
-
خدای من
8 خرداد 1395 13:15
این راه را فقط یکبار میگذرانم، پس هر کار خوبی که از دستم برمیآید بگذار همین حالا انجام دهم و هر صحبت و محبتی که میتوانم بگذار همین حالا بکنم، مگذار غفلت کنم و دلی را برنجانم و یا کینهایی را به دل گیرم زیرا این راه را دوباره نخواهم پیمود.
-
حرف هست اما کجاست محرمی برای شنیدن
8 خرداد 1395 13:08
یه زمانی اینجا، جایی بود که میومدم و حرفامو می نوشتم. دلنگی ها، دل مشغولی ها و ...سالها گذشته و من هنوز میام اینجا و مینویسم اما همه ش دارم فکر میکنم چشمانی که دوست ندارم اینجا رو بخونن سرک میکشن به این ادرس برای دونستن حال این روزای من ... اما من نوشتن تنها کاریه که از مشغله های ذهنیم آزادم میکنه روزا میگذره خوب و...
-
اردیبهشت بود که عاشق شد
9 اردیبهشت 1395 11:30
خب من عشق را جورِ دیگری می دیدم ... از اولش هم همین طور بودم ! این که مثلِ یک دکمه ی شُل به پیراهنِ کسی آویزان باشم را دوست نداشتم؛ این که مثلِ تابلوی راهنما مدام یادآورِ باید و نبایدی باشم را؛ دوست نداشتم... این که ...! من می خواستم با هم عبور کنیم؛ گاهی حتی پس و پیش؛ اما در حرکت... من ایستادن را قبول ندارم، من درجا...
-
در سفری به خود هستم
1 فروردین 1395 10:56
دیرگاهی است که افتاده ام از خویش به دور شاید این عید به دیدار خودم هم بروم .
-
اسفند قشنگ من
13 اسفند 1394 10:32
هیچ وقت اسفند را این مدلی دوست نداشتم . نه حال و هوای خرید کردنش را دوست داشتم نه این هول و ولا و تکاپویی که به جان آدم میاندازه! ما آدمها توی اسفند بیشتر از هر وقت دیگری خستهایم اما نمیدانم چرا به جای اینکه نفسی تازه کنیم، سرعتمان را بیشتر و بیشتر میکنیم تا هر طور شده مثل قهرمان دوی ماراتن، از خط پایان این ماه...
-
اونی که از ما گذشت ، در گذشت
3 اسفند 1394 07:58
آدمهایی که ما را ترک می کنند سه دسته اند یک گروه آنهایی که بر میگردند گرچه نه آنها دیگر همان آدمهای سابق هستند و نه ما گروه دوم کسانی هستند که هرگز بر نمیگردند چه آنهایی که نمیخواهند ، چه آنهایی که نمی توانند گروه آخر آنهایی هستند که باید دعا کنیم آنچنان پلهای پشت سرشان را خراب کنند که اگر هم بخواند ، نتوانند...
-
[ بدون عنوان ]
29 بهمن 1394 08:01
آدم وقتی تصمیم به ترک چیزی گرفت هرگز نباید به آن بازگردد... حالا چه بخواهد سیگار باشد یا چای یک آهنگ یک آدم یک احساس هر چه ! حتی یک " خودش " که بوده و نباید باشد...هرگز برنگردد اون آن تنها برنخواهد گشت! یک ترس مداوم پا به پاش توی زندگی خواهد بود.
-
هیچ کسی برای من شعر عاشقانه نخواند
24 دی 1394 08:08
ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺗﺮﻣﻪ ﺑﭙﻮﺷﯽ ﻭ ﺩﻟﻢ ﺭﺍ ﺑﺒﺮﯼ ﮐﻞ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﺮﺍ ﯾﮑﺴﺮﻩ ﯾﻐﻤﺎ ﺑﺒﺮﯼ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺧﻨﺪﻩ ﮐﻨﯽ ﻋﺸﻖ ﮐﻨﻢ ﮔﻞ ﺑﺎﻧﻮ ﺑﺎ ﺗﺒﺴﻢ ﺗﻮ ﻣﺮﺍ ﺣﺎﻟﺖ ﺍﻏﻤﺎ ﺑﺒﺮﯼ .... ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻟﯿﻠﯽ ﻣﻦ ﺑﺎﺷﯽ ﻭ ﻣﺠﻨﻮﻥ ﺑﺸﻮﻡ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﻣﻦ ﺭﺍ ﺗﻮ ﺑﻪ ﺭﺅﻳﺎ ﺑﺒﺮﯼ .... ﺻﻮﺭﺗﺖ ﻣﺎﻩ ﻣﻨﻮ ﮔﯿﺴﻮﯼ ﺗﻮ ﻟﯿﻞ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ .... ﺩﺍﺭﺩ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﺯﻭﺩ ﺑﻪ ﯾﻠﺪﺍ ﺑﺒﺮﯼ .... ﻣﮋﻩ ﺍﺕ ﺳﺎﺣﻞ ﻭ ﺁﻥ ﺁﺑﯽ ﭼﺸﻤﺖ ﺩﺭﯾﺎ .... ﻣﯿﺸﻮﺩ...
-
استرس
10 آذر 1394 08:01
استرس کاری به کنار استرس آدمهایی که باهاشون کار میکنی به کنار استرس هفته ی آخر ماه به کنار استرس اینی که یکی هست که میخواد اذیتت کنه هم به کنار یه استرس از همه بدتره استرس بلاتکلیفیه ...
-
چهارم آبان ماه
4 آبان 1394 07:54
خیلی خوبه که توانشو داشته باشی عزیزترین ها و دوستات و کلا آدم ها رو خوشحال کنی . . . امروز تولد کسیه که اومد که من تنها نباشم توی این دنیای بزرگ